حرف هایی از جنس خودم

دلنوشته فقط همین

حرف هایی از جنس خودم

دلنوشته فقط همین

در این بلاگ یادداشتهای روزانه خودم را درج می کنم تا دیگر فراموش نکنم چه بوده و هستم....

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
  • ۹۲/۰۳/۱۴
    غم
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

۳ مطلب در اسفند ۱۳۹۲ ثبت شده است

اینک بهار ما خزان شده است

چشمانمان ابر بهاری شده است


نوشتن برای مادر خیلی سخت است ، آدم از چی بنویسه ؟ از کجا بنویسه ؟

دیگه طاقت شنیدن روضه مادر رو نداریم ، به قول شاعر که می گفت روضه حضرت زهرا (س) رو باید تجسم کنی ، یعنی فکر کن مادرت بیاد خونه ببینی چادرش خاکی باشه ! چه حالی میشی ؟ یا فکر کن یه نامحرمی سر مادرت فریاد زده باشه !! چه برسه به اینکه .... حتی نمی تونیم فکرشو بکنیم... یازهرا (س)

اجرک الله فی اعظم مصیبتنا  یا بقیه الله ...  

  • بی نام

شب میلاد دختر زهراست

    هر کجا بنگری شعف برپاست

    خانه مصطفی شده گلشن

    دیده مرتضی شده روشن

    مونس و یار مجتبی آمد

    حامی شاه کربلا آمد

    میلاد زینب کبری(علیها السلام) مبارک باد

  • بی نام

کاش میشد حال عجیب بچه هارو در شب عملیات درک کرد. به قول سید(نورالدین عافی) یکی گریه میکنه ,یکی وصیت نامه مینویسه ,یکی به عکس بچش نگاه میکنه و با خانوادش وداع میکنه, یکی قرآن میخونه , یکی زیارت عاشوزا و...ولی با این حال بعضیا با هم شوخی میکنن ,البته این برگرفته از حال خوش اوناست.من فکر میکنم اگه یکی مث من اونجا بود از ترس به خودش میلرزید و جرأت نمیکرد حتی از سنگر بیرون بیاد . ولی حسودیم شد به سید,میدونی چرا؟چون یه دوست با وفا به نام امیر داشت,خیلی دلم خواست,اما دیگه تو این دوره زمونه ,همچین رفیقی محاله...:-( .هر چی صافتر باشی,بیشتر بهت حسودی میکنن,عجب زمونه اییه..!!ای خدا....

بعد از مطالعه کتاب نورالدین پسر ایران

  • بی نام