آقام امام رضا....
- ۵ نظر
- ۱۵ خرداد ۹۲ ، ۱۹:۱۲
- ۶۶۱ نمایش
امروز که داشتم می رفتم سازمان ٰ تو بلوار وسط خیابون فلکه آب رو باز کرده بودن تا درختا و شمشادا آبیاری بشنٰ یاد دوران ابتدایی مدرسم افتادم .با دوستم وقتی برمی گشتیم از مدرسه ٰ فقط از بلوار وسط خیابون راه می رفتیم . می گفتیم به به چه صفایی داره ! انگار ادم تو جنگل داره راه میره...!!
تا اینکه یک روز پدر مادرم ما رو تو بلوار دیدن ٰ بهم گفتن : آخه دختره برای چی از اینجا راه میرید ٰخطرناکه ٰ یه وقت یه ماشین یا چیز دیگه می زنه بهتون ...دیگه همون شد . ما دیگه از اونجا رد نمی شدیم...حرف گوش کن بودیم ٰ حلام هستیم البته
یاد طاهره هم بخیر...الان یه پسر داره به اسم پرهام !!
حکایت همچنان باقیست ....
برای امشب چندتا لینک آهنگ میذارم براتون ....
http://uplod.ir/fo9f832nlj39/05_Mano_Baroon.mp3.htm
http://uplod.ir/1bdo15qsht24/08_-_behnam_safavi_-_bi_gharar_.mp3.htm
http://uplod.ir/9aiszuxvsk5n/vaghti_Baroon_Mizaneh_-_fereydoun_asaraei_[AloneBoy.com].mp3.htm
التماس دعا....
این شبها فرصت خوبی است برای گریستن ٰ برای پرواز ٰپرواز تا اوج ٰ پرواز تا ملکوت ٰ
خدا دیگه جای موندن نیست ٰ اینجا جای من نیست ٰ من اینجا دوام نمیارم...حتی تحمل نگاهها رو ندارم..آخه خدا این همون آدمایی هستن که بهشون می خواستی مباهات کنی پیش فرشته ها... قربون خداییت برم خدا....
من گوهر صبر وجودم را با الهام از گوهر صبر وجود حضرت زینب (س) گرفته ام ....
من فقط همینو دارم که اون رو هم از ایشون مدد کردم...
یا زینب (س)